ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تابحال کسی برام شعر نگفته بود . تازه فهمیدم که شعر رو باید به اهلش تقدیم کرد تا با تارتار وجودش درکش کنه . امید جان یادگاری ای بهم دادی که تابحال نگرفته بودم .
هم صدای ساز کهــــنه ام ، من برای تو میــــخونم
تو رو ای هم بغض خسته ام با خودم خودی میدونم
تویی که خیلی عــزیزی واسه این شاعــــر خسته
تـو که مـــــهر دلِ پاکت تــوی قـــــلب من نشسته
من به یــــاد تو میـــــخونم ای عـزیـز خودمونــــی
میخوام این شعر رو یه روزی تو به یاد من بخونی
پرم از حرفای نابت ، پرم از شعرای تبدار
مثِ نقشِ برگِ آخر میمونی رو تن دیوار
میونـــــه برگــــای زردِ این روزایِ سرد پاییــــز
خیِسِ خیسِ سیل بارون تو غروبای غم انگیز
تک و تنــها بودم اما تو به داد من رسیدی
دوتا خطِ سرخِ پرنگ روی تنهاییم کشیدی
منو بردی تا رفـــــاقت ، منو بردی تا ترانه
منو بردی تا شکفتن تا یه حس شاعرانه
پرم از حرفای نابت پرم از شعرای تبدار
مثِ نقشِ برگِ آخر میمونی رو تن دیوار
امید احمدی . آبان 90
خوش امدی به قدرت عشق
خوش به حالت
تو که راست میگی !
نزار لوت بدم کچل
آره پونک میشینین؟!
تو لیسته وبلاگای به روز رسانده شده بود
به به هم محله ای عزیز ...

خوش امدی به جمع لینکستان من ...
پارتی بازی دیگه شا و دم نداره که
خوشا به حال تان
عجب گلی زده این آقا امید به دروازه دل شما
بسی سپاس ...
اگر بدونید آقا آرمان تا کجاها منو شرمنده ی معرفتش کرده
لو بدی ؟
مگه کی تحویلم گرفته ؟
کوووووووووو ؟ چرا من نمیبینم ؟
اولا که یه شعر خودم واست گفتم ..

دوما : نهار خوردی ؟!
منم لینکت کردم عزیز

چرا سیزده جایی نرفتی؟!
ما پونک نمیشینیم ولی خب تقریبا نزدیکیم.
ستارخان هستیم
ملسی

یه چیزی تو مایه های قرار تو قرار شد ... آخرش هیچی نشد
کل منطقه سرای من است ... حالا یکم بالا پایین فرقی نداره
هعی وای من...منم میخواااااااااااام
عزیزمی
بابا دمش گرم ایول عجب شعری
دمش قیییییییییییییییییییییییژ(به قول zizo0o)
انصافا دمش قیژ
خوب تیکه میندازیا
عاشقتم ...
سلام
یه کیلو شرینی بده من یه عالمه برات شعر میگم
برات قصه میگم
سلام
باشه پس خودتو آماده کن . به محض اینکه برگردم برات یه کیلو شیرینی میگیرم و ازت شعر میخوام ...
تر یا خشک ؟
عالی بودی و هستی ...
منتظر متن های قشنگ وقشنگترت هستم.
دوست دارم...
سلاااااااااااااااام مینو جونم
وقتی نظرت رو دیدم به مدت یک دقیقه ی تمام لبخند از ته دلم رو لبم بود .
خیلی خوشحال شدم که با این سرعت به وبم سر زدی ...
منم دوست دارم و منتظر حضور سبزت هستم ...
فردا میبینمت ...
خیلی قشنگ شعر گفته جناب امید خان...
بسی زیبا گفته
پرم از حرفای نابت ، پرم از شعرای تب دار
مث نقش برگ آخر میمونی رو تن دیوار ......
مرسی زینب جان ، مرسی مرسی مرسی که این یادگاری رو توی وبلاگت گذاشتی ، خیلی برام ارزش داشت مثل خودت و دوستیت که خیلی برام با ارزشه
سلاااااااااااااااام امید خان



بسی خوووووش امدی به وبلاگ من
نورانی نمودین
والا من اونموقع انقد ذوق کردم از کارت که دوست داشتم حتما جاودانش کنم .
ممنون از تو بابت این شعر نابت ...